دورهمی خونه عزیز
بعد از عید فطر ما که سمنان نبودیم عمو علی و زن عمو هم رفته بودن مسافرت شمال و عمو مهدی و زن عمو هم رفته بودن فیروزکوه خلاصه بعد این مدت همه رفتیم خونه عزیزشون عمه فاطمه هم با بجه هاش اونجا بون . شما حسابی شلوغ می کردی وپسر شیطونی بودی . سحر جون خیلی خیلی آروم بود و من به مامانش حسودیم می شد . بجه ها تو اتاق واسه خودشون بازی می کردن . زن عمو سمیرا از مسافرتشون می گفت که شمال سیل اومده بود و جاده خیلی بد بوده وباران وحشتناکی بوده .
نویسنده :
مامان متین
15:46